Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-05@03:49:26 GMT

چرا «سرخوردگی» در میان ایرانیان افزایش یافته است؟

تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۶۱۸۸۱

چرا «سرخوردگی» در میان ایرانیان افزایش یافته است؟

*با توجه به اینکه در گزارش اخیر مجمع جهانی اقتصاد، عمده ریسک‌ها مباحث اجتماعی هستند، دلایل عمده سرخوردگی جوانان و به طور مشخص طبقه متوسط از آینده و بهبود شرایط چیست؟ آیا این بحران عمیق‌تر خواهد شد؟ مهم‌ترین عوامل دخیل در پدید آمدن این بحران چیست؟

در خصوص پنج ریسکی که به آن‌ها اشاره کردید من به طور خاص به موضوع سرخوردگی جوانان در ایران می‌پردازم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ببینید. این مسأله دو وجه می‌تواند داشته باشد. از طرفی ما با موضوع امید اجتماعی یا آن چیزی مواجه هستیم که من آن را «امید سرزمینی» می‌نامم، و در طرف دیگر هم موضوع جوانان مطرح است یعنی خود جوانان به عنوان یک پدیده مستقل و مجزا. موضوع دوم یعنی جوانان و جوانی، جایگاه مشخصی در مطالعات علوم اجتماعی دارد، آنقدرها که هم اکنون رشته مطالعات جوانان در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه‌های ایران هم ایجاد شده است. یکی از بحث‌ها در این سنخ مطالعات نگاه جوامع و رویکرد دولت‌ها به جوانان و پدیده جوانی است. در برخی از رویکردهای علوم اجتماعی این نقد به دولت‌ها (و حتی به فرهنگ عمومی جوامع) وجود دارد که جوانان را گروه اجتماعی تهدیدآمیز و خطرناک می‌بینند. در واقع در اینجا «جوانی به مثابه تهدید» دیده می‌شود و نسبت به آن نگاه جرم‌انگارانه وجود دارد. برای مثال در همین راستا است که ما گاهی اوقات شاهد طرد اجتماعی جوانان از برخی مکان‌های عمومی و تفرجگاهی هستیم. هر دو موضوع، یعنی چه امید و چه جوانان شایسته توجه ویژه جامعه‌شناختی است. البته باید اشاره کنم که سرخوردگی می‌تواند پیامد وضعیتِ پس از امیدواری باشد. روشن‌تر بگویم. فرد به تحقق موقعیتی امید داشته است، در پی آن امیدواری، برای تحقق آن موقعیت کارهایی انجام داده است، ولی به دلایل مختلف در دسترسی به آن ناکام گشته است. سرخوردگی را می‌توان از این زاویه دید. من فرض را بر این می‌گذارم که سرخوردگی ارتباط تنگاتنگی با امید یا ناامیدی دارد.شاید توضیح آنکه این روزها در بین جوانان، ناامیدی جدی نسبت به آینده و سرخوردگی عمیقی شکل گرفته است کاری بیهوده به نظر برسد. البته مقامات کشورمان هنوز چنین چیزی را نمی‌پذیرند و البته شاید هم حق داشته باشند چرا که اگر بپذیرند بعد باید پاسخ بدهند که چرا اینگونه شده است. بگذریم. ما در دانشگاه و در شبکه‌های اجتماعی، سروکارمان با جوانان است و حرف‌های آنان را می‌شنویم.دانشجویان ما در مقاطع تحصیلات تکمیلی، خودشان معلم‌اند و در دبیرستان‌های کشور درس می‌دهند. آن‌ها هم با نوجوانان در ارتباط‌اند. آن‌ها در کلاس‌هایشان از نوجوانان در مدارس نظرپرسی می‌کنند و هربار با نگرانی از خواست و رغبت جدی دانش‌آموزان برای ترک وطن می‌گویند.شما ترکیب ملیتیِ مسافران کشتی‌هایی که مهاجران را به سمت کشورهای اروپایی می‌برند یا ترکیب ملیتیِ افرادی را که متأسفانه به دلیل تسریع روند پناهندگی‌شان، دین خود را تغییر می‌دهند بررسی کنید. اطلاعات مرتبط با این موضوعات در رسانه‌های جمعی در دسترس است. با این بررسی‌ها متوجه می‌شویم که آن خواست جدی که در دوره دبیرستان وجود دارد از تمایلی بالقوه، وارد فاز عملی شده است. در هر صورت این‌ها همگی نشانه، و یا برای یک جامعه‌شناس، داده‌های اجتماعی‌اند هر چند تلخ‌اند.

*این مسئله را بیشتر موشکافی کنید؟

ناامیدی یا امید، نوعی طرز تلقی یا نوعی موضع به دنیای پیرامون‌مان است. این نگاه، بی‌اساس یا فی البداهه شکل نمی‌گیرد. این نگاه حاصل یک فرایند و یک مسیر است. به عبارت بهتر آدم‌ها ناامید به دنیا نمی‌آیند، آدم‌ها ناامید می‌شوند و توجه به فرایند «شدن» بسیار مهم است. پرسش آن است که وقتی آدم‌ها ناامید می‌شوند چکار می‌کنند؟ من همیشه به دوستان جوانم در کلاس‌های دانشگاه می‌گویم اگر ما می‌پرسیم که وقتی کسی امیدوار است چکار می‌کند دوشادوش آن طرح این پرسش که وقتی کسی ناامید است چکار می‌کند هم بسیار اهمیت دارد. افراد در پی ناامیدی هم رفتارهای خاصی انجام می‌دهند. بخشی از مشکلات و مسائل اجتماعی در ایران امروز را من از این زاویه می‌بینم یعنی وقتی افراد ناامید می‌شوند چکار می‌کنند؟ چه استراتژی‌هایی برای خودشان تعریف می‌کنند؟ شما رفتارهای مردم در حوزه اقتصادی را ببینید. این رفتارها حاصل ناامیدی سرزمینی است. ثبت‌نام انبوه ایرانیان برای خرید خودرو به قیمت کارخانه حاصل همان ناامیدی به آینده است. حتی من فکر می‌کنم افزایش «خوش‌باشی» حاصل از مصرف الکل در ایران هم حاصل گسترش ناامیدی است. نظریه‌ها تصریح کرده‌اند که یکی از واکنش‌ها به ناامیدی و ناکامی، عزلت‌گزینی و طرد اجتماعی خودخواسته است.این در برهه‌هایی در ژاپن هم دیده شد. منظورم پدیده «هیکیکوموری» است. جوانان ژاپنی تحت فشارهای سخت اجتماعی قرار داشتند تا موفق شوند. حال عده‌ای نمی‌توانستند و به هر دلیلی ناکام و سرخورده می‌شدند. آن فشارها آن قدر زیاد بود که آنان به شکلی خودخواسته طرد اجتماعی و اتاق‌نشینی را انتخاب می‌کردند. من گسترش پدیده «لش‌وارگی» در سال‌های اخیر در بین جوانان را هم از این زاویه می‌بینم. منظورم جوانانی هستند که نه درس می‌خوانند، نه دنبال شغلی می‌روند و نه تلاش می‌کنند مهارتی بیاموزند. جوانانی که به عمد تصمیم گرفته‌اند تا «لَش» باشند و لش بودن برای آنان یک انتخاب شده است.در مجموع به همین دلیل است که جامعه‌شناسان می‌گویند مسائل اجتماعی زنجیروار به همدیگر متصل‌اند. هر مسأله اجتماعی به مسأله اجتماعی بعدی منجر می‌شود. من درباره تمایل شدید به مهاجرت توضیح دادم. وجود همین تمایل،خودش پیامدهای اجتماعی دارد. مثلا یکی از آن‌ها سندرومی است که من آنرا «بی‌مسئولیتی قبل از ترک دائم» می‌نامم.

شاید دیده باشید که بعضی از مستأجران در روزهای پایانی سکونت در یک سکونتگاه، نسبت به حفظ و مراقبت از آن مکان بسیار بی‌اعتنا می‌شوند. تمایل شدید به ترک وطن زمینه شکل‌گیری چنین بی‌مسئولیتی‌ای را نیز فراهم می‌آورد. متأسفانه ناامیدی پیامدهای اجتماعی گوناگونی دارد که مقامات نمی‌خواهند قبول کنند. مقاماتی که خودشان در ایجاد آن نقش مهمی داشته‌اند.

*دلایل و زمینه‌های ایجاد این ناامیدی و سرخوردگی در جامعه ایرانی چیست؟

درباره دلایل ناامیدی و سرخوردگی به چند موضوع می‌توانم اشاره کنم. البته بحث پیچیدگی‌هایی دارد و شاید بهتر باشد شما با تخصص‌های مختلف گفتگو کنید. ببینید تصور من آن است که جامعه ایران به وضعیت و به نقطه‌ای رسیده است که احساس خوشبختی اغلب مردم با احساس خوشبختی و سعادت حاکمیت یکی نیست و ما شاهد دو مسیر کاملا مجزا هستیم. این نکته خیلی مهم است.ساده‌تر بگویم. ما به جایی رسیده‌ایم که روش‌هایی که برای مثال با آن‌ها مردم شاد می‌شوند کاملا با نگاه حکومتی به این روش‌ها مغایرت دارد. سبک زندگی‌ای که مردم با آن احساس بهتری پیدا می‌کنند کاملا با سبک زندگی مورد نظر حکومت و سبک زندگی‌ای که حکومت تلاش می‌کند از طریق نهادهای رسمی در جامعه اعمال کند مغایرت دارد.طبق منابع جامعه‌شناختی، این تجربه در دهه‌های پایانی اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت. موسیقی مطلوب حکومت، سبک لباس مطلوب حکومت، محتوای رسانه‌ای مطلوب حکومت با آنچه سلیقه و انتخاب مردم بود فاصله شگرفی داشت. متأسفانه در ماه‌های اخیر شاهد هستیم که گویا حاکمیت می‌خواهد شرایط را سخت‌تر هم بنماید.یعنی نه تنها تلاش نمی‌شود نقاط مشترک موجود بین حاکمیت-مردم تقویت شود بلکه خواسته یا ناخواسته حاکمیت تلاش می‌کند با اهرم‌های فشار مختلفی که در دست دارد تعریفی که خودش از خوشبختی و سعادت دارد را به بخش وسیعی از مردم تحمیل کند که البته این بدون تردید شکست خواهد خورد.حال شما در اینجا جوانان را وارد بحث کنید. سبک زندگی جریان غالب جوانان ایرانی را در نظر بگیرید و محدودیت‌هایی که نه تنها کمتر نشده‌اند بلکه دامنه آن‌ها مدام افزایش یافته است. به نظرشما جز سرخوردگی و یأس باید منتظر چه پیامدی بود؟ تعجب بیشتر آن است که سیستمی که در عرصه اقتصاد بدترین شرایط را برای جامعه به وجود آورده است. جامعه برای کنار آمدن با چنین فلاکتی، خودش راه‌ها و روزنه‌هایی به عنوان سوپاپ اطمینان تعریف کرده است. بعد سیستم می‌آید و همان روزنه‌ها در عرصه فرهنگ را هم مسدود می‌کند.مدتی قبل دیدم که استاندار یک استان آمده بود و برای کافه‌های شهری که یکی از مکان‌های مهم جوانان دارای سبک زندگی متفاوت است خط و نشان می‌کشید. به نظر شما جز سرخوردگی برای جوانان باید منتظر چه پیامدی بود؟ البته همانطور که گفتم طرد خودخواسته اجتماعی و عزلت‌گزینی در جامعه از یک طرف، یا ترک موطن از طرف دیگر، از انواع واکنش‌هایی است که جوانان نشان خواهند داد. بخواهم خلاصه بگویم، حاکمیت به عاملیت انسان‌ها توجه نمی‌کند.

*جمع بندی شما از وضعیت موجود چیست؟

عصرجدید عصر عاملیت است. افراد باید احساس کنند که می‌توانند انتخاب کنند، می‌توانند زندگی‌شان را بسازند، می‌توانند کنشگری داشته باشند. متأسفانه این وضعیت جدید را یا نمی‌بینند یا می‌بینند، ولی به نفعش نیست به آن توجه کنند. به هر حال جوانان ایرانی احساس نمی‌کنند که نقش عاملیتی دارند. احساس می‌کنند ساختار دارد گلوی آنان را می‌فشارد.در دهه‌های شصت و هفتاد در غرب خط‌مشی over-policing یا پلیسی کردن شدید جامعه نقد شد. اینکه در جای جای جامعه تلاش شود سیاست‌های اجتماعی با پلیس و ماشین پلیس اجرا شود. جوانان آن دهه‌ها علیه جامعه عصیان کردند. متأسفانه در مواجهه با جوانان و سبک زندگی آنان ما شاهد این سیاست هستیم. اگر حاکمیت می‌خواهد جوانان احساس بهتری از زندگی در ایران داشته باشند خودش را از مهندسی سبک زندگی کنار بکشد، گناه‌اندیشی در مواجهه با سبک زندگی جوانان دیگر جوابگوی تغییرات اجتماعی ایران امروز نیست. بگذارید جوانان، جوانی کنند.

*منبع: سایت فرارو

۶۵۶۵

کد خبر 1671432

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سبک زندگی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۶۱۸۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیروان امام صادق(ع) در مسیر تمدن‌سازی

شکل‌گیری تمدن اسلامی در پرتو سیره علمی و عملی اهل‌بیت(ع) امری قابل توجه است و در این میان امام صادق(ع) در تمدن‌سازی اسلامی نقش اساسی داشته‌اند که لازم است مورد توجه قرار بگیرد و سالروز شهادت رئیس مذهب تشیع زمینه‌ای شد تا موضوع نقش ایشان در تمدن‌سازی اسلامی را مورد بررسی قرار دهیم.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، حضرت جعفربن محمد (ع) ملقب به امام صادق (ع) ششمین امام شیعیان دوازده امامی پس از پدر بزرگوارشان امام باقر (ع) است؛ ایشان به مدت ۳۴ سال عهده‌دار امام شیعیان با خلافت پنج خلیفه و آخر اموی و دو خلیفه‌ی اول عباسی معاصر بودند؛ امام صادق (ع) نه تنها در میان شیعیان بلکه در سطح جهانی به‌عنوان یک شخصیت برجسته علمی به شمار می‌روند تا جایی که ابوحنیفه فقیه به نام اهل سنت ایشان را عالم‌ترین فرد در میان مسلمانان دانسته است.

امام صادق (ع) با تلاش‌های علمی گسترده خویش و تربیت اصحاب و شاگردان دانشمند، نقش بسیار چشمگیری در شکل‌گیری تمدن اسلامی داشتند و بر این اساس وجود انبوه روایات امام صادق (ع) در منابع شیعه و اهل سنت بیانگر نقش علمی حضرت در زمان خویش است؛ از امام صادق (ع) با وجود چهار راوی و بیش از ۳۵ هزار حدیث، روایات و آموزه‌های بسیاری در دست است که می‌توان با الهام گرفتن از زندگی پربار این امام معصوم در مسیر ساخت تمدن نوین اسلامی گام برداشت؛ در همین راستا با حجت‌الاسلام محسن الویری عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) و پژوهشگر سیره اهل‌بیت (ع) گفت‌وگو کردیم:

ایمنا: یکی از مهم‌ترین اهداف رهبران یک جامعه دینی و مذهبی، تشکیل تمدن اسلامی است؛ بر این اساس و در مقدمه توضیحی در خصوص جایگاه تمدن اسلامی در اندیشه اسلامی بفرمائید.

حجت‌الاسلام الویری: اگر هدف دین را تأثیر گذاری در دو عرصه مختلف فردی و اجتماعی در نظر بگیریم و بگوییم یکی از کارکردهای اصلی دین تربیت انسان و نشان دادن مسیر کمال‌یافتگی و فرهیختگی به اوست، در عرصه اجتماعی هم وظیفه تربیت جامعه و سوق آن به سمت کمال و فرهیختگی‌است، پس دین می‌خواهد هم انسان و هم جامعه را به بالاترین مرتبه‌ی امکان خود برساند، همانگونه که انسان‌ها در مسیر کمال‌یافتگی حائز مراتب و درجاتی هستند که مصداق بالاترین این درجه برای یک انسان حضرات معصومیت (ع) هستند، جوامع هم از این حیث در درجات مختلفی قرار می‌گیرند؛ گاهی جامعه‌ای در عرصه‌ای پیشرفت کرده و در عرصه دیگر خیر یا در جامعه‌ای این پیشرفت و رشدیافتگی استمرار دارد و در دیگری نه، در اینجا هم جامعه‌ای که نمره کامل را در کمال‌یافتگی و فرهیختگی کسب می‌کند جامعه موعود مهدوی است و سایر جوامع با سلسله مراتبی در مرتبه پایین‌تری نسبت به آن قرار می‌گیرند.

منظور از تمدن در اندیشه اسلامی بالاترین و گسترده‌ترین سطح تحقق اجتماعی اسلام است و تمدن یافتگی یکی از مهم‌ترین اهداف اسلام است؛ بنا بر این وقتی در عرصه‌های مختلف جامعه‌ی اسلامی، نه تنها در علم به تنهایی یا اخلاق به تنهایی یا به طور اخص ساخت اجتماعی شاهد پیشرفت دین محور و مستمر به مدت بیش از یک سده باشیم به این حالت می‌گوئیم جامعه‌ی اسلامی، که اگر شرایط ارتقا همچنان مساعد بود جامعه‌ی اسلامی پیدایش تمدن اسلامی را سبب می‌شود؛ در همین راستا جایگاه تمدن در اندیشه اسلامی رساندن جوامع به بالاترین مرتبه کمال است.

ایمنا: نقش امام صادق (ع) در این مسیر و شکوفایی تمدن اسلامی چه بوده است؟

حجت‌الاسلام الویری: نحوه تمدن سازی اهل بیت باهم تفاوتی ندارد و از لحاظ اصول و مبانی از یک مبنا تبعیت می‌کند و تنها در عرصه بروز و ظهور بسته به شرایط و اقتضائات هر زمان تفاوت می‌کند؛ به همین دلیل هم امام صادق (ع) انند سایر ائمه معصومین سه نقش عمده در شکوفایی تمدن اسلامی داشتند:

نقش اول ایشان کوشش برای حفظ میراث موجود بود، میراث وحیانی که همان قرآن کریم و کلام وحی بود، میراث نبوی که سیره نبی اکرم (ص) به حساب می‌آمد و میراث علوی که ما پیروان مکتب اهل بیت به آن قائلیم؛ میراث‌های گران‌بهای قرآن و سنت عترت پیامبر (ص) به منزله چراغ پر نور هدایت و راه‌نشان مسیر دست یافتن به جامعه مطلوب و تحقق عملی آموزه‌های اسلام بودند که در شرایط جامعه آن روز و حضور امویان و عباسیان در رأس امور حکومت تلاش‌های بسیاری برای خاموش کردن این نور هدایت انجام می‌شد که از نقش‌های مهم ائمه از جمله امام صادق (ع) زنده نگه داشتن این راه‌نشان و میراث‌های گرانمایه بود و این نقش تمدنی بسیار بزرگی است؛ از این جهت که حتی اگر در آن زمان جامعه در مسیر تحقق تمدن اسلامی حرکت نمی‌کرد آن اهداف و آن راهنمای طی طریق زنده نگه داشته شد که تا امروز معیاری برای تشخیص راه درست از گمراهی‌ها و ضلالت‌هاست.

نقش دوم امام کوشش برای زدودن کژکاری‌ها و ناراستی‌هایی بود که در جامعه آن زمان وجود داشت؛ مقابله با برخی از آن‌ها در توان امام بود و در برخی دیگر شرایط این مقابله و تغییر فراهم نبود، برای مثال اعمال تغییر در عرصه حکومت امری نبود که امام بتوانند با آن اقتضائات یا تذکر به آن دست پیدا کنند؛ اما با این وجود در زمینه‌هایی که امکان اصلاح بود اصلاح می‌کردند و در سایر زمینه‌ها در پاسخ به سوالات پیروانشان و به بهانه‌های مختلف روشنگری می‌کردند و راه درست را نشان می‌دادند.

سومین نقش امام صادق (ع) در شکوفایی تمدن اسلامی مسئله یاری رساندن به جامعه اسلامی بود؛ امام در عرصه‌هایی که این امکان وجود داشت به جامعه اسلامی کمک می‌کردند و این هرگز به معنای تأیید حاکمیت نبود به این دلیل که تمدن مساوی با حکومت نیست، اگرچه حاکمیت یکی از ارکان مهم تمدن است اما تمدن ابعاد و جوانب گوناگونی دارد که می‌توان بدون تأیید و هم راستایی با حاکمیت در شکوفایی و توسعه آن‌ها نقش داشتند و امام بدون تأیید حکومت بنی‌امیه و بنی‌عباس در عرصه‌های مختلف علمی، اجتماعی و حتی سیاسی در جامعه حضور داشتند و جامعه اسلامی را یاری می‌کردند.

ایمنا: گام‌های محقق کردن تمدن اسلامی در سیره امام صادق (ع) چیست؟

حجت‌الاسلام الویری: به اعتقاد ما از سیره ائمه معصومین و به‌صورت مشخص امام صادق (ع) می‌توان یک الگوی تمدنی همه جانبه برای حرکت امروز جامعه به سوی تمدن اسلامی برداشت کرد؛ منظور از الگوی همه جانبه الگویی است که نه تنها از لحاظ مباحث نظری و معرفتی دارای اهمیت است بلکه در بعد عملی هم امتداد آن معارف را در جامعه قابل رؤیت کرده، در همین راستا بر پایه سیره امام صادق (ع) سه گام برای الگو برداری امروز ما در مسیر تمدنی وجود دارد:

گام اول تقویت امّت گرایی است، برخی بر این عقیده‌اند که تمدن نوین اسلامی منحصراً به دست ایرانیان محقق می‌شود و تنها ایرانی‌ها هستند که به آن دست پیدا می‌کنند، حال آنکه گستره یک تمدن یک ملت و یک ملیت نیست، گستره تمدن اسلامی یک مذهب نیست، بلکه گستره تمدن اسلامی عینیت یافتن امت اسلامی در همه عرصه‌هاست؛ یکی از بایسته‌های حرکت ما به سمت ساخت تمدن اسلامی همین امت گرایی‌است که متأسفانه بر خلاف رهبر انقلاب که این دید در رفتار و گفتار ایشان به خوبی مشهود است در برخی افراد شکل نگرفته و تنها به صورت شعاری خواستار شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی هستند.

گام دوم تقویت مثبت‌نگری تمدنی است، به این معنا که ما پیروان امام صادق (ع) باید بکوشیم همانگونه که ایشان به کاستی‌های جامعه زمان خودشان محدود نشدند و میراث بینش‌های فرا زمانی و فرا ساختاری خود را برای ما به یادگار گذاشتند ما نیز در برکه مشکلات و نقص‌های زمان خودمان گیر نکنیم و از جایی بالاتر به مسائل نگاه کنیم و رویارویی با این مشکلات خرد مسیر تمدن سازی دید و نگرشمان محدود نشود و آنقدر خود را به آن‌ها مشغول نسازیم که نتوانیم تمدن‌ساز شویم.

سومین الگوی امروز تمدن ساز در سیره‌ی امام صادق (ع) ضرورت امتدادیافتگی آموزه‌های دینی در عرصه‌ی اجتماعی‌است، ما بسیاری از آموزه‌های دینی را از طریق مطالعه‌ی آیات قرآن یا احادیث و روایات معصومین علیهم السلام در می‌یابیم و با استناد بر آنها از قانون‌های تمدنی یا اصول دینی سخن می‌گوئیم اما دین ما چطور می‌تواند امتداد اجتماعی داشته باشد؟ چطور می‌تواند در جامعه بروز و ظهور پیدا کند؟ چطور می‌تواند در رفتارهای سازمانی ما جاری شود؟ در پاسخ به این سوالات ما اغلب پاسخی نداریم و این در حالیست که امام صادق علیه السلام تمامی این معارف را در کنش‌های فردی و اجتماعی خود به طور کامل اعمال می‌کردند و ما نیز باید با تاسی به ایشان پا را از حیطه سخن و مطالعات نظری فراتر بگذاریم تا معارف اسلامی در جامعه امتداد اجتماعی بیابند.

کد خبر 750472

دیگر خبرها

  • فال حافظ امروز یک‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
  • «سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه
  • پیروان امام صادق(ع) در مسیر تمدن‌سازی
  • تلنگری جامعه‌شناختی به بحران آب
  • ماته؛ چای گیاهی محبوب فوتبالیست‌ها که لاغرتان می‌کند!
  • گشایش نمایشگاه موزه عبرت در شیروان
  • با گذشت دو سال از ابلاغ سیاست‌های تأمین اجتماعی خبری از اجرایی شدنشان نیست
  • فیلم| ناامیدی از مدیریت راه آهن
  • ۲۰ توصیه رهبر معظم انقلاب در دیدار فرهنگیان چه بود؟
  • ۲۰ توصیه رهبر انقلاب در دیدار فرهنگیان چه بود؟